امور فرهنگی کتابخانه های عمومی قوچان

اطلاع رسانی در زمینه ی امور فرهنگی کتابخانه های عمومی شهرستان قوچان . (خیابان تربیت-تربیت8- اداره کتابخانه های عمومی شهرستان قوچان)

امور فرهنگی کتابخانه های عمومی قوچان

اطلاع رسانی در زمینه ی امور فرهنگی کتابخانه های عمومی شهرستان قوچان . (خیابان تربیت-تربیت8- اداره کتابخانه های عمومی شهرستان قوچان)

شرح حماسه سربداران برعلیه چشم بادمی های مغول

سربداران یک سلسله کوچک محلی از متصوفان شیعه مذهب خراسان هستند که در اوایل قرن هشتم هجری/ چهاردهم میلادی با کارگزاران مغول در افتادند و با تشکیل حکومتی محلی آخرین ضربه را بر فرمان روایی مغول در ایران وارد آوردند. کارگزاران مغول هر سال چند بار با خشونت و سنگ دلی مردم داغ دیده و غارت زده شهرها و روستاها را وادار به پرداخت مالیات و باج و خراج های هنگفت می کردند. در این آشفته بازار ستم گری، ایرانیان جز زاهدان و مشایخ صوفیه پناهگاهی نداشتند. فرمان‌روایان مغول، حتی بیش از ترکان سلجوقی، به علمای مذهبی و بزرگان صوفیه اظهار ارادت می کردند. همین به مشایخ شیعه فرصت داد که از اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری/ چهاردهم میلادی از نفوذ معنوی خود برای انجام منظورهای سیاسی و اجتماعی بهره جویند و علاوه بر تبلیغ مذهب شیعه با تشکیل حکومت های شیعه مذهب روی آورند.
سربداران، درویشان شیعه مذهب سبزوار، که به روش فتیان یا جوانمردان می زیستند، در خراسان برای مبارزه با عمال ایلخانان قیام کردند. سادات مرعشی در مازندران حکومتی شیعی و اهل تصوف تشکیل دادند و دسته سوم، جانشینان شیخ صفی‌الدین اردبیلی در آذربایجان بساط ارشاد گستردند و عاقبت با تشکیل سلطنت صفوی به تشیع رسمیت بخشیدند. سربداران سبزوار به سردستگی امین‌الدوله عبدالرزاق، که نسبش از جانب پدر به حسین بن علی (ع) و از طرف مادر به یحیی برمکی می رسید و خود از کارگزاران ابوسعید بهادر ایلخانی بود، قیام کردند. اینان هم قسم شده بودند که: " اگر توفیق یابیم رفع ظلم کنیم والا سرخود را بردار خواهیم کرد که دیگر تحمل ظلم نداریم." و به همین جهت به سربداران معروف شدند.
در اندک زمان، سربداران توجه و حمایت مردم اطراف را جلب کردند و به زودی توانستند بر لشگر بزرگی که فرمان‌روای مغول به جنگ ایشان فرستاده بود پیروز شوند. در این جنگ سربداران به رهبری وجیه‌الدین مسعود، برادر امین‌الدوله عبدالرزاق، ظرف یک روز سپاه امیران ترک خراسان را که هفتاد هزار سوار و پیاده بود درهم شکستند. تاریخ نگاران ایرانی این روز را روز پیروزی ایرانیان بر صحرانشینان مغول و ترک خوانده‌اند. پس از این پیروزی، مردم ناحیه بزرگی به سربداران پیوستند و قلمرو قدرت و حکومت آنان از دامغان تا سرخس و قوچان و کاشمر گسترش یافت. حکومت سربداران حدود پنجاه سال ادامه یافت. آخرین ایشان، خواجه علی موید، به امیر تیمور گورکان که حملات خود را به ایران آغاز کرده بود پیوست و به سال ۷۸۸ ه/ ۱۳۸۶ م در یکی از جنگ های امیر تیمور کشته شد و سلسله سربداران منقرض گردید. در قیام سربداران، که به رانده شدن مغول از سرزمینی وسیع منجر شد، روستائیان نقشی عمده داشتند و بی تشکیلات منظم توانستند در زمانی کوتاه دست حکمرانان مغول را از زندگی خود کوتاه کنند. قیام سربداران به یاری تبلیغات وسیع شیخ حسن جوری، یکی از صوفیان شیعه مذهب فراهم آمد. گرچه سبزوار یکی از کانون های اصلی تشیع به شمار می رفت، مردم آن به حفظ سنت های ملی نیز شهرت داشتند. شیخ حسن جوری که خود شاگرد شیخ خلیفه بود، با شیفتگی به تعلیمات استاد، مردم را به سرکشی از فرمان گماشتگان مغول و همدستان ایشان یعنی مالکان و زمین داران بزرگ محلی دعوت می کرد. اما، چون نمی‌توانست به صراحت منظور خود را بگوید، از عبارات و اصطلاحات صوفیانه که رنگ مذهب تشیع داشت بهره می جست. در این اوان، نه تنها در سبزوار بلکه در نواحی دیگر از جمله کاشان نیز انتظار ظهور قائم آل محمد، امام غایب عمقی روزافزون داشت. دسته ای از صوفیان نیز با تعلمیات خود درباره ترک دنیا و بی اعتنایی به تجمل و لذت های دنیوی، در واقع به مبارزه با حریصان مال اندوز و جاه طلب می رفتند که با پیوستن به متجاوزان به مقام و ثروت رسیده بودند. در این میان، مردم محروم طبقات پائین، به خصوص روستائیان، از این افکار استقبال می کردند، زیرا خشک سالی و هجوم ملخ به کشتزارهای آنان آسیب فراوان زده بود و سهمیه گزافی که هر سال ماموران حکومت به زور می بردند آن ها را به تنگ دستی و سختی دچار کرده بود.
هنگامی که سربداران توانستند بر حاکم مغولی خراسان پیروز شوند حکومت مستقلی ترتیب دادند و سبزوار را مرکز خود ساختند. در همین هنگام برای به دست آوردن کتاب های شیعه با شیعیان جبل عامل در لبنان به مکاتبه پرداختند. به دعوت سران سربداران عده ای از شیعیان لبنان به ایران آمدند و نویسندگان شیعه کتاب های معتبری به نام امرای سربداری تالیف کردند و به ایران فرستادند. قیام سربداران با آن که جنبشی محلی بود و مدت زیادی دوام نیافت، اما در تاریخ ایران اهمیتی خاص دارد، زیرا در پی این قیام و با نیرو گرفتن از پیروزی های آن بود که در نقاط دیگر نیز مردم روستاها سرکشی آغاز کردند. استقرار دولت سادات در مازندران را باید یکی از بارزترین پی آمدهای حکومت سربداران دانست. امرای سربداران در اداره حکومت با یکدیگر اختلاف بسیار داشتند و بسیاری از آنان با توطئه یاران خود را از پای درآمدند. با این همه در مدت کوتاه حکومت ایشان، آبادانی بسیار صورت گرفت و خرابی های حمله مغول تا حد زیادی جبران شد. امیران سربدار در پی بهتر کردن زندگی روستائیان و طبقه محروم شهر بودند و به نوعی مساوات در تقسیم عواید و ثروت عمومی اعتقاد داشتند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.