عارف کامل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ره
کتاب شریف المراقبات، تألیف عالم ربّانی و عارف گرانقدر مرحوم
آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی است. این عالم بزرگوار در تبریز زاده شد و
برای پیمودن راه علم و کمال به نجف اشرف مهاجرت کرد. آنجا علاوه بر کسب درجة
اجتهاد در علوم حوزوى، در اخلاق و عرفان نیز تحت تربیت نادرة دوران و عارف عظیم
الشأن آیت الله ملاحسینقلی همدانی درجات عالی را طی کرد که نوشتار او گوشهای از
این روحیة لطیف معنویاش را به نمایش میگذارد. آن عارف بزرگوار، تألیفات متعددی
در اخلاق و عرفان دارد که از جمله کتاب شریف المراقبات است.
این کتاب که به منظور مراقبت از اوقات شریف و قابل استفاده در طول
سال نوشته شده است، همراه نکات مفید دیگر و تذکرات اخلاقی مؤلف که از ضمیر روشن و
پاک او برمیخیزد، حلاوتی به کام خواننده میچشاند که در سایر کتب، کمتر تجربه میکند.
مرحوم مؤلف، پس از مقدمهاى، در دوازده فصل به هر کدام از ماههای قمری (از محرم
تا ذیحجه) میپردازد و در خاتمه با تذکراتی اخلاقی کتاب را به پایان میبرد.
آن عالم بزرگوار در عید قربان سال 1343 ق در قم چشم از جهان فروبست و
در قبرستان شیخان این شهر مقدس مدفون شد. مرحوم علامه طباطبایی در تقریظى، این
کتاب گرانسنگ و مؤلف ارجمند آن را بسیار میستاید که به بخشی از آن اشاره میکنیم:
«... این کتاب که در پیش رو دارید،
بهترین کتابی است که در این باره [= عبودیت و تقرب و مراقبت] نوشته شده است و در آن،
لطایفی است که اهل ولایت، از آنها مراقبت میکنند، و دقایقی است که به دلهای
مشتاقان محبت الهی خطور میکند و جملات زیبایی است که برای اهل ریاضت در عبادت
الهی روشن و متجلی میشود.»
انسان در بازار گرم این دنیای دون باید برای به دست آوردن ارزشها
تلاش زیادی نماید در مقابل هوی و هوسهای مادی مبارزه کند و با عبادت به درگاه
پروردگار به آخرتی جاوید دست یابد.
در این کتاب کلیه ی دعای ماثوره به طور کامل آورده شده است . اعمال
همه ی ایام سال در این کتاب ذکر گردیده و با ترجمه ی روان ،می تواند برای همگان
قابل فهم باشد
رمضان دریچه رویت
استاد طاهرزاده
ناشر: لب المیزان
کتاب «رمضان دریچه رؤیت» با
رویکرد سیر الی الله در سایهی جوع، صوم و ماه رمضان، حاصل سلسلهی مباحث استاد
طاهرزاده جهت آمادگی روح انسان در راستای اُنس قلب با انوار الهی است. این کتاب در
صدد است ما را متذکر راههایی نماید که میتوانیم از حاکمیت نفس امّاره رها شویم.
ابتدا به نحوهی وجود انسان در عالم میپردازد که آیا انسان
در ذات خود چنین استعدادی را دارد که بتواند با حقایق عالَم اَعلا ارتباط پیدا
کند، اگر میتواند چگونه باید عمل کند تا آن ارتباط برقرار شود؟
از جمله نکات مهمی که کتاب با خوانندهی خود در میان میگذارد
این نکته است که وقتی در زندگیِ انسان رجوعِ به «جوع» شروع شد و برکات آن معلوم
گشت، انسان به دنبال زیباترین و کاملترین شکلِ جوع خواهد بود و لذا از خود میپرسد
مرز جواب به میلهایش کجاست و چگونه باید بر میلها حاکم شود و در این مسیر متوجه
«صوم» میشود که شکل مدیریتشدهی جوع در ذیل شریعت الهی است و وقتی خواست در پرتو
صوم به بالاترین منازل معنویت برسد به «ماه رمضان» دل میبندند که حضرتسجادعلیه
السلام مشخصهی آن ماه را داشتن محرّمات فراوان میدانند و میفرمایند:
«جَعَل لَهُ مِنَ الْحُرُماتِ الْمَوْفُورَةِ و الْفَضائِلِ الْمَشْهُورَةِ»
خداوند برای آن ماه محرّمات فراوان و فضایل مورد توجهی قرار داد و بر این مبنا
مشتاقانِ صعود به عالم اعلا احترام خاصی برای ماه رمضان قائلاند.
اصغر طاهرزاده
ناشر: لب المیزان
کتابی که در پیش رو دارید سلسله
بحثهای استاد طاهرزاده در رابطه با وجه باطنی حضرت زهرا(س) است. سخنران محترم با
توجه به متون روایی و وقایع تاریخی ما را دعوت میکند که باید از دو منظر به حضرت
زهرا(س) نظر افکند. یکی نظر به حقیقت باطنی آن حضرت و روایات دقیقی که این بُعد از
حضرت را معرفی میکند و یکی هم به نقش تاریخی که حضرت(س) بهخصوص پس از رحلت
پیامبر(ص) ایفاء نمودند.
در نظر به نقش تاریخی حضرت زهرا سخنران در کتاب «بصیرت حضرتزهرا(س)»
که شرح خطبه آن حضرت در مدینه است. ابعاد نهضتی را که فاطمه(س) شروع کرد تا اسلام
حقیقی به فراموشی سپرده نشود مورد تحلیل قرار میدهد. ولی استاد طاهرزاده معتقد
است تا حقیقتی باطنی و نوری حضرت زهرا(س) درست شناخته نشود معنی و جایگاه نقش
تاریخی آن حضرت نیز درست تحلیل نمیشود و آنچه فاطمه زهرا(س) را فاطمه کرده است،
حقیقت باطنی آن حضرت است، و شناخت آن حقیقت، انسان را وارد معارفی بسیار گرانقدر
مینماید که امثال افلاطون با طرح «مُثُل» و فارابی با طرح «عقل فَعّال» به دنبال
شناخت آن حقیقت بودند و آن کاری که حکیمان با روش عقلی آرزوی آن را داشتند،
پیامبران از طریق وَحی عملی کردند، و فاطمه(س) یکی از آن حقایقی است که ارتباط با
حقیقت یا بُعد باطنی آن حضرت موجب رسیدن به بصیرتهایی بس بزرگ در عالم معنا خواهد
شد و در این کتاب مباحثی مطرح است که این بُعد اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
نویسنده در مباحث «حقیقت نوری فاطمه(س)» و «مقام لیلةالقدری
فاطمه(س)» سعی دارد به کمک روایات و دقت در معنی آنها ابتدا ما را متوجه چنین
مقامی در عالم غیب بنماید و روشن کند معنی چنین روایاتی چیست و سپس در بحث
«فاطمه(س) رازی پیدا و ناپیدا» به کمک مباحث قبلی میخواهد راه ارتباط با چنین
رازی را بگشاید و روشن کند ارتباط با رازها و حقایق عالَم، آداب خاص خود را دارد و
اگر برای استفاده از آن آداب تلاش لازم را ننماییم، معلوم نیست در عین ارادت به آن
ذات مقدس بهرة لازم را از وجود نوری آن حضرت ببریم.
آداب روزه داری، احوال روزه داران
برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری
ناشر: موسسه انقلاب اسلامی
کتاب
«آداب روزهداری احوال روزهداران» در تابستان ۱۳۹۱ چاپ گردیده است. کتاب حاضر
گزیدهای از مجموعهی توصیهها، نصایح، تحلیلها و مواعظی است که درماههای رمضان
در طول ۲۲ سال گذشته ـ از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۹۰ ـ در بیانات حضرت آیتالله العظمی
خامنهای مدّظلّهالعالی در ۴۲۲
صفحه توسط انتشارات انقلاب اسلامی گردآوری و تدوین شده است.
در مقدمه این کتاب آمده است: «در انتخاب مطالب این کتاب دو ویژگی مورد
توجّه قرار گرفته است: نخست؛ موضوع بیانات ماه مبارک رمضان، معارف دینی مربوط به روزهداری،
آداب دعا، تکالیف مؤمنان در این ماه از نظر فردی، اجتماعی و سیاسی و نظایر آن باشد.
دوم؛ صرفاً در محدودهی زمانی از حلول ماه مبارک رمضان تا پایان روز عید سعید فطر
هر سال بیان شده باشد.»
تدوینکننده کتاب در بخش دیگری از مقدمه نوشته است: از مطالعه مطالب
این کتاب و توجه به تاریخ و مخاطبان هر مطلب نکات مهمی از سیرهی رفتاری معظّمٌله
در ماه مبارک رمضان به دست میآید از جمله:
۱.
توجّه به برپایی مجالس تلاوت قرآن کریم
۲.
محور قرار گرفتن مباحث مربوط به خودسازی ایمانی و اخلاقی
۳.
میزبانی اقشار مختلف همچون اساتید، دانشجویان و... و به سخنان و
نظرات آنان گوش فرادادن و با آنها به گفتگو نشستن
۴.
حضور در جمع روزهداران نمازگزار ماه رمضان و اقامهی نماز جمعه به
امامت معظّمٌله
۵.
توجّه دادن به اهمیّت شبهای قدر و ایّام شهادت امیرالمؤمنین علی
علیهالسّلام
۶.
تبیین وضع جهان اسلام تأکید بر راهپیمایی هرچه عظیمتر روز جهانی قدس
دعا از منظر رهبر معظم انقلاب
به کوشش علیرضا برازش
ناشر: انقلاب اسلامی
سه فایده؛ سه دستاورد؛ سه جهت و
سه نکته درباره ى دعا؛ بارها و بارها از زبان حضرت آیتالله العظمی خامنهای
شنیده شد و الحق که دو نکتهى آن در میان مردم و حتّى متدیّنین و افراد مأنوس با
دعا و نیایش، غریب و مغفول بود و هست. و حتّى در کتب تألیف شده دربارهى دعا و
نیایش نیز به نحو شایسته بدان پرداخته نشده است.
استخراج و کسب معارف از دعا؛ مگر دعا کلام معصوم نیست؟ پس چرا
محقّقین و مؤلّفین کتابهاى عقیدتى آنچنانکه از گنجینهى قرآن و روایات و سخنان
اندیشمندان دینى بهرهبردارى مىکنند، از این خزانهى گرانبها بهره نمىبرند؟
این غفلت و نقص فراگیر، بارها و بارها توسط معظّمله هشدار
داده شد و براى فتح باب؛ بعضاً نکات بِکر و نابى از معارف پنهان در لابهلاى
ادعیه را ـ البته با توجه به محدودیت زمانىِ خطبهى نماز یا مجلس سخنرانى ـ بیان
مىفرمودند.
اجابت و دریافت حاجت؛ اصل نیست؛ مهمّ خود دعاست. رشد و ارتقاء
حالت تضرّع؛ انکسار؛ ذلّت و در یک کلام، عبودیت، خیلى مهمتر از دریافت حاجت ـ حتّى
حاجتهاى معنوى ـ است.
توفیقِ همکلام شدن با پروردگار؛ مناجات و صحبت خودمانى با
حضرت حق، خیلى با ارزشتر از پاداشهاى دنیوى و حتّى اخروى است.
ایشان این فایده را مهمترین، و درک این اهمیّت را کلیدىترین
نکتهى مبحث دعا مىدانستند و مىدانند.
ادب الهی (کتاب اول، دوم و سوم)
آیت الله مجتبی طهرانی
ناشر: مصابیح الهدی
مجموعه کامل این مباحث که به کلیات مباحث تربیتی از دیدگاه اسلام می پردازد در دو نوبت، یکی در سال های ۱۳۷۳ در جلسات عمومی ایشان ایراد گردیده و بعد از یک وقفه چند ساله، مجدداً در سال ۱۳۸۸ ادامه پیدا کرده است. تعداد این جلسات که بیش از ۱۵۰ جلسه است در پنج جلد منتشر خواهد شد.
مباحث کتاب از معیار ارزش انسان آغاز می شود. ادب و هدف انسان دو معیاری که مطرح می شود. پس از نقد دیگر معیارها وارد بررسی مفهوم ادب می شود. و انواع ادب را به ادب انسانی و الهی تقسیم می کند و حدود هر یک را مشخص می کند و نوعی نقدی تلویحی بر مدعیان اخلاق انسانی وارد می کند که ناشی از تبیین صحیح حدود اخلاق انسانی و الهی است.
بررسی رابطه عقل و ادب به عنوان ریشه مبحث بعدی کتاب است. و بعد از تقریبا ۶ جلسه بیان مقدمات مطلب اصلی آغاز می شود. کمی باید حوصله کرد تا به مطالب جذابتر کتاب رسید. پس از بیان ۴ نوع ادب الهی، ادب عقل، قلب، نفس و خیال به لوازم و کیفیت تحصیل ادب الهی می پردازد. در ادامه کتاب بیشتر به راه کارهای عملی تادیب نفس وارد می شویم.
برای نمونه در صفحه ۱۷۷ کتاب درباره شیوه ضبط خیال می فرمایند:
انسان اگر بخواهد «ضبط خیال» کند، راهش این است که تصمیم بگیرد هر بار خیال باطل در ذهن او خطور کرد، ذهنش را منصرف کرده و خود را مشغول خیال خیر کند. در بحث مهار غضب نیز چنین راه کاری در روایات وجود دارد. مثلاً در روایتی دارد حضرت به کسی که خشمگین می شود میگوید: اگر ایستادی، بنشین؛ اگر نشستی بلند شو یا نماز بخوان. به این دسته از کارهای می گوییم: «صوارف»؛ یعنی اموری که انسان را از آنچه در نظر دارد منصرف می کند....
عبد و مولا
علیرضا پناهیان
ناشر: بیان معنوی
گاهی به رابطه عبد
و مولا، مشتمل بر شش فصل است که در آن موضوعاتی همچون درک رابطه عبد با مولا، برخی
آثار رابطه عبد با مولا، رشد رابطۀ عبد و مولا در گرو «امر و اطاعت»، عبدپروری
مولا، چند راهکار دیگر برای رشد رابطهی عبد و مولا و شرایط عبودیت در حدیث «عنوان
بصری» بررسی میشود.
در قسمت هایی از کتاب می خوانیم:
-از جهنم زیاد با خدا صحبت کنید. اگر میخواهید از جهنم صحبت
کنید گناهانتان را نشمارید. اگر میخواهید از جهنم صحبت کنید به باورتان نگاه
نکنید. نگویید: «آیا واقعاً ما به جهنم میرویم؟» به احتمالات نگاه نکنید. اصلاً
یقین داشته باشید که به جهنم نمیروید. مگر امیرالمؤمنین(ع) احتمال میداد که خدا
او را به جهنم ببرد؟ پس چرا اینقدر در مناجات خودش از جهنم با خدا سخن میگفت؟
این آن معنویت و عرفان ناب است. عرفان بیجهنم، بازی کردن با مفهوم عرفان است.
خدایی که جرأت نکند کسی را جهنم ببرد که خدا نیست. نمیشود او را پرستید. فقط میشود
با او بازی کرد و با او سرگرم شد. با بُت هم میشود سرگرم شد.
- کسی که رابطهاش را با خدا، که اصلیترین رابطۀ روح او و شریان حیاتی اوست، پیدا نکرد، بقیه رابطههایش را هم پیدا نمیکند. اینقدر «انسان، انسان» نکنید، کمی انسان را در تعریف حقیقی خودش نگاه کنید. انسان در تعریف حقیقیاش یعنی «عبد». عبد هم اول مولا میخواهد، مولایش کو؟ اگر مولا ندارد، پس چیست؟ کسی که مولا ندارد، هویت ندارد.
-رابطههایی که تجربه کردهاید را مرور کنید: «رابطه با پدر و مادر»، «رابطه با خواهر و برادر»، «رابطه با دوست»، «رابطه با استاد و معلم»، بعضیهایتان «رابطه با همسر» و بعضیهایتان «رابطه با فرزندان». برای فهم هر رابطهای شما باید تغییر خاصی پیدا کنید. کسی که همسر ندارد، نمیتواند رابطه با همسر را درست درک کند. حالا رابطه داشتن با مولا یعنی چه؟